سپیدپوش

دست نوشته های من در عبور زمان در مسیر شناختن ...

۱۲ مطلب با موضوع «خوانده ها» ثبت شده است

برای اسکارلت ِبرباد رفته...





بیایید قبول کنیم جنگ هرچقدر هم که بد باشد داستان های عشقی خوبی از دلش در می اید . یکی از همین شاهکار ها "بر باد رفته " هست.برباد رفته راسال ها پیش بین قفسه داستان های امریکایی کتابخانه ی عمومی پیدا کردم .خوب یادم هست .کتابی دو جلدی بود که هرچه گشتم جلد دومش را پیدا نکردم . جز اسمش در نگاه اول چیز جذابی نداشت . کتابی گردن کلفت ( شما بخوانید ضخیم) با جلد سبز تیره و فونت قدیمی که جلد تخته ای اش کمی برگشته بود و توی ذوق می زد . تصمیم گرفته بودم تمام کتاب های قفسه را بخوانم پس بربادرفته را امانت گرفتم . شروع معمولی ای داشت ولی هرچه جلوتر می رفتم بیشتر جذبش می شدم . جلد اول را به هر زحمتی که بود با وجود امتحانات بیدار ماندم و تمام کردم. اسکارلت مرا متعجب می کرد ،می ترساند، عصبانی میکرد و  به فکر وا می داشت . جلد دومش را بلافاصله گیر اوردم و تمام کردم. تمام که شد ماتم گرفتم که چرا تمام شده . دیالوگ های فوق العاده ی برباد رفته ، طرح قوی اش که از ذهن نویسنده سرچشمه گرفته، شخصیت پردازی بی نظیرش عقل ادم را به بازی می گیرند. حوادث مرتب و به جا رخ می دهند و اسکارلت بازیگوش ناز پرورده که همه ی دغدغه اش مدل لباس دختر های دیگر است در اواسط داستان برای حفظ خودش و خانواده اش ادم میکشد . اسکارلتی که دنبال عشق خالص اشلی است بارها ازدواج می کند و برای پول دست به خیلی کارها میزندکه نتایج خوبی دارند اما الزاما مسیر رسیدن به ان ها شاید درست نباشد.


خلاصه داستان:

اسکارلت اوهارا دختر جذاب خانواده ی پولدار اوهارا عاشق اشلی است اما با شروع جنگ همه چیز عوض می شود.این کتاب داستان تبدیل دخترک نازپرورده و زیبای مهاجر ایرلندی به زنی سرسخت و محکمه.



# اصولا جنگ ها بستر فوق العاده ی داستان نویسی برای نویسنده هاست چون به وضوح ادم ها با شروع جنگ تغییر می کنندو همین کنش و واکنش های عالی و طرح فوق  العاده ای میسازه

# نویسنده ی برباد رفته دانشجوی پزشکی انصرافی بوده که با مرگ مادرش پزشکی رو رها می کنه و میره سراغ روزنامه نگاری . از شروع این کتاب تا چاپش ده سال طول کشیده و مارگارت میشل لقب برترین تک رمان نویس جهان رو گرفته که به نظر من واقعا لایقشه!

# من کتابهایی که میخونم رو بازخوانی نمی کنم ولی برباد رفته رو بارها خوندم و هنوز هم دوست دارم بخونم. مجموعه ش رو هم به فارسی هم به انگلیسی خریدم تا توی کتابخونه ام داشته باشم و فیلم ش رو هم چند بار دیدم .

# اگر سینمایی برباد رفته رو ندید ، با اینکه به شدت قدیمیه و با وجود سینمایی های امروزی با کیفیت 1080 دیدن سینمایی های قدیمی کمی توی ذوق میزنه اما بازی زیبایی کلارک گیبل(بازیگر نقش رت باتلر ) و ویولن لی ( اسکارلت) شما رو از دیدن این فیلم پشیمون نمی کنه .

# در دقت و زیبایی فیلم همینقدر بس که بگم چند برابر یک فیلم سینمایی، نگاتیو صرف فیلمبرداری صحنه‌های تست برای انتخاب بازیگر نقش اسکارلت شده و دیدن سینمایی که همه ی بازیگرهای اون از دنیا رفتند واقعا حس عجیبی داره ( برای نقد دقیق تر میتونید اینجا رو بخونید .)

# کتاب اسکارلت ،کتابی مستقل از برباد رفته س که الکساندرا ریپلی نوشته و قرار بوده ادامه ی برباد رفته باشه . اما ابدا جذابیت و شخصیت پردازی و پختگی برباد رفته رو نداره و قابل مقایسه با برباد رفته نیست. اسکارلتی که در ذهن الکساندرا بوده به شدت متفاوته با اسکارلت مارگارت میچل.

# برای دانلود فیلم سینمایی بر باد رفته اینجا رو ببینید .


بخشی از فیلم:


رت باتلر (کـــلارک گیبل): اسکارلت تــــــو نمی‏تونی همه چیز را با هم داشته باشی. یا باید با روش مخصوص خودت پول بدست بیاوری و همه جا با بی‏اعتنایی روبرو بشی، یا اینکه فقیر و باوقار بمونی و دوستای زیادی داشته باشی. تو انتخاب خودت رو کردی.
اسکارلت (ویوین لی): نمی‏خوام فقیر باشم، ولی انتخابم درسته. مگه نه؟
رت: اگر پول رو بیشتر دوست داری، بله.
اسکارلت: بله، من پول رو بیشتر از هر چیز دیگه ای در دنیا دوست دارم.
رت: پس تو بهترین راه رو انتخاب کردی،ولی باید تاوان هم پس بدی. همونطور که در مورد هر چیز دیگه ای که علاقه داشته باشی، باید تاوانش رو پس بدی. تاوان این راه تنهاییه.


این پست معرفی فیلم یا کتاب نبود . معرفی اسکارلت بود در برباد رفته ...

شخصیتی که هنوز هم صداش شنیده میشه که میگه:

AFTER ALL TOMORROW IS ANOTHER DAY


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Cherry blossem

خدمتکار و پروفسور |یوکو اوگاوا |کیهان بهمنی


اولین بار اسم کتاب را در فیدیبو دیدم .دروغ چرا؟ از اسم و جلدش خوشم امده بود. شکوفه های گیلاس روی جلدش حسابی برایم جذاب بود .
خلاصه ی کتاب را خواندم موضوعش هم جذاب بود .
کتاب اینطوری شروع می شود :
ما پروفسور صدایش میزدیم اوهم پسرم را جذر صدا می کرد ...
شروع جالبی بود . ادم را پرت می کرد در دنیای ریاضیات . کتاب را با فرمت کاغذی توی کتابفروشی های شهرمان پیدا نکردم و خریدنش موکول شد به چهار پنج ماه بعد ان هم اتفاقی در یکی از مسافرت های کاری!همین که به خانه رسیدم شروعش کردم و تا تمام نشد رهایش نکردم .
اگر بخواهم صادق باشم شاید از بیکاری من بود که بین خواندن کتاب وقفه نیفتاد چون انقدر زیاد جذاب نبود که بگویم نمی شود زمینش گذاشت اما در هر حال کتاب خوب، ساده و دوست داشتنی  برای وقت خالی ام بود.


خلاصه :
داستان از زبان خدمتکاری گفته می شود که در خانه ی پروفسور ریاضیاتی کار می کند که حافظه اش دقیقا هشتاد دقیقه است و هربار که بعد از هشتاد دقیقه ببینی اش شماره کفشت را میپرسد و مثل غریبه با تو رفتار می کند .



# کتاب های ژاپنی انقدرها که نویسندگان بقیه کشورها در جامعه ما خوانده میشوند طرفدار ندارند که شاید بعضی جاها بی انصافی باشد البته نویسنده های ژاپنی ای که چاپ کتاب هایشان به بار چندم هم کشیده شده هست اما روی هم رفته ان قدر ها پر طرفدار نیستند.
# در این کتاب شما لازم نیست عاشق ریاضی باشید یا شاگرد اول کلاس ریاضی مدرسه تان باشید . یک روش جذاب و لطیف اموزش ریاضی را تجربه می کنید .

# یک جای کتاب اگر درست یادم باشد ، راوی می گوید:
من خنگ تر از این حرفایم . اما خوبی هشتاد دقیقه ای بودن حافظه ی پروفسور درکنار همه ی مشکلاتش این است که میشود هرچند بار که بخواهم یک سوال تکراری را از او بپرسم و برایم توضیح دهد بدون اینکه خسته شود یا خجالت بکشم .
#یوکواوگاوا در ژاپن شناخته شده هست .این کتاب رو در سال 2004 نوشته و بلافاصله با تیراژ میلیونی (بیش از 50میلیون) مواجه شد و پرفروش ترین کتاب سال ژاپن شد .
# خواندن پست مربوط به این کتاب در این وبلاگ هم خالی از لطف نیست .
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Cherry blossem