1
خیلی وقت پیش ها خاطره ای از یک دانشجوی مقیم المان خواندم . تعریف کرده بود که برای 4سال در المان دانشجو بوده و مجبور بوده با قطار از شهر محل زندگی اش تا شهر محل دانشگاهش برود . تلویزیونی در قطار بوده که هر روز راس ساعت ، یک انیمیشن را در بین راه پخش می کرده و مدت انیمیشن 70 دقیقه بوده . مسیر بین دو شهر 65 دقیقه طول می کشیده . این دانشجو وقتی برگشته بود می گفت : تمام چهارسالی که در المان بودم هیچوقت ان 5 دقیقه باقی مانده ی انیمیشن را ندیدم وبعدهم هرچه گشتم انیمیشن را اینجا پیدا نکردم . هنوز بعد از همه ی این سالها کنجکاوم بدانم اخرش چه شد ؟
2
یادگیری زبان المانی رو شروع کردم. دارم الفبا رو یاد میگیرم . تلفظ کلمات از اونی که فکر می کردم سخت تره چون گوشم بهش نا اشناست .
دوره ی فرادرس رو دانلود کردم با اون شروع کردم . اموزش تقریبا خوبیه.
رزتا استون رو هم دارم ولی LEVLE های جدید رو باز نمی کنه .
مشغول دیدن انیمیشن به زبان المانی هستم .
+ اگر کسی تجربه ای از یادگرفتن المانی داره ، اینجا برام بنویسه خوشحال میشم .
+ بعدا درباره ی تجربیات یادگیری المانی هم می نویسم .
3
چند نکته ی جالب که مرتبط با این پست از وبلاگ اقای امیر
تقوی درباره ی کشور المان خواندم :
برای زندانی ای که سعی در فرار از زندان داشته باشد ، در المان هیچ مجازاتی در نظر گرفته نشده است. در واقع تلاش برای فرار و آزاد بودن به عنوان یک غریزه انسانی به رسمیت شناخته شده است.
تمام شدن بنزین در بزرگراه جرم است! در واقع شما اگر آدم عاقلی باشید شبکه توزیع سوخت به گونه ای تنظیم شده است که هرگز سوخت شما تمام نخواهد شد. اگر هم آدم عاقلی نباشید پس نباید اجازه رانندگی داشته باشید.
آلمان و ژاپن دارای منفی ترین نرخ رشد جمعیت در جهان هستند. این موضوع سبب شد تا دوهزار مدرسه در این کشور در فاصله سالهای 1999 تا 2009 به دلیل کمبود دانش آموز تعطیل شوند.
تحصیلات در هر سطحی و برای همه رایگان است حتی مهاجرین!
در صورتیکه یک سرباز تشخیص دهد که فرمانده او دستوری بر خلاف اصول انسانی صادر کرده است حق سرپیچی دارد.
بودجه نظامی آلمان تا همین اواخر از هزینهای که آمریکاییها برای حیوانات خانگی خود میکردند کمتر بود.
در بسیاری از بخشهای تعداد زیادی از بزرگراههای آلمان محدودیت سرعت وجود ندارد.
حقوق متوسط یک معلم در آلمان 7 هزار یورو پس از کسر مالیات است.
قول شفاهی اگر در دادگاه اثبات شود، همان ارزش قرارداد کتبی را دارد.
رانندگی در حالت مستی یک جرم جنایی است! اگر سرنشین غیر مستی در ماشین یک راننده مست باشد و دستگیر شوند، فرد هشیار هم شریک جرم است و گواهینامه او هم باطل میشود. آن شخص و مشروب فروشی هم که با آگاهی از قصد رانندگی آن راننده مست اجازه خروج به او داده است مجرم است و مجازات میشود.
نمایندگان پارلمان و خیلی از مقامات دولتی حقوق مادام العمر میگیرند. در فلسفه این موضوع آمده است که برای جلوگیری از فاسد شدن حاکمان ارشد و قانون گذاران باید زندگی آنان برای همیشه تامین شود. در مقابل حتی با یک یورو سوءاستفاده مقامات به شدیدترین وجه ممکن برخورد میشود. (لینک خبر انتقاد از سفر پر هزینه صدراعظم به جام جهانی)
آلمان معتبرترین پاسپورت جهان را با اجازه سفر بدون ویزا به 177 کشور دارد.
4
بعدا نوشت :
یکی از خوبی های وبلاگ نویسی به نظرم بازخوردهاییه که نویسنده برای هر پست بعدا در کامنتها میگیره . در کامنتهای این پست هم کامنت با ارزشی هست که چون مکمل این پست محسوب میشه اینجا بازنویسیش می کنم . ظاهرا استناد من به مقاله اقای تقوی اشکالاتی داشت که بابت تصحیحشون از آقای جانـان تشکر می کنم .
جانــان :
درمورد مطالبی که آقای تقوی نوشتن و به اون استناد کردی
مورد اول ـ سال 1979 سه متمم به این قانون اضافه شده که جرم محسوب میشه
طرح و نقشه برای فرار
کمک به فرار
فرار از زندان
مورد دوم ـ در واقع در تمام جاده ها (پیاده رو ـ مسیر دوچرخه ـ مسیر اتومبیل) سدمعبر جرم محسوب میشه و جریمه داره ـ در مسیر اتومبیل اگر راننده اتومبیل رو به سمت راست جاده بعد ازخط ممتد متوقف کند جریمه شاملش نمیشه
مورد هشتم ـ حقیقت نداره (چندین سالی که در دانشگاه تدریس میکردم حقوقم 5200 یورو بود که تقریبن چهار هزار یوروش بعد از کسر مالیات به حسابم واریز میشد)
مورد یازدهم ـ برای رئیس جمهور ـ صدراعظم ـ اعضای کابینه صحت داره ولی درمورد نمایندگان خیر
یک نماینده اگر دو دوره عضو پارلمان باشه حقوق بازنشستگی بهش تعلق میگیره
از اینکه با حساسیت پست من رو خوندید و اشکالم رو بهم گوشزد کردید واقعا ممنونم . اگر بگم از اینکه مطلبم رو با وسواس خوندید خوشحال نشدم شاید دروغ گفته باشم .
+ مطلب رو هم تغییر نمیدم که دقیقا به عنوان اشتباهی اصلاح شده باقی بمونه .
+ عنوان ، دیالوگیست از سریال the100 . به نظرم این دیالوگ بی ربط به وضعیت المان که در طی یک قرن ، پس از دو جنگ جهانی با خاک یکسان شده و دوباره روی پای خودش ایستاده نیست.
شده فیلمی ببینید و بعد با خودتان بگویید : وای ! فلان شخصیت چقدر شبیه منه ؟
یا حتی در دنیای واقعی ادم های پیدا شوند که مثل شما فکر کنند ، تصمیم بگیرند ، و...
پست از چگونه شخصیتی رنج میبرم ؟ در وبلاگ لایت هوس را دیدم و به نظرم جالب امد و تصمیم گرفتم من هم یک پست درباره اش بنویسیم .
ازمون MBTI یا ازمون شخصیتمایرز- بریگز را سه -چهارسال پیش دادم.نتیجه اش جالب بود . گسترشدهندگان اول روش شناخت شخصیت، کاترین کوک بریگز و دخترش، ایزابل بریگز مایرز بودند که کارهای یونگ را بطور گسترده مطالعه کردند و این آزمون را طراحی کردند. آنها این آزمون را ابتدا در طی جنگ جهانی دوم بدین منظور طراحی کردند تا بتوانند مناسبترین شغل را برای زنانی که در صنعت نظامی کار میکردند پیدا کنند. سؤالهای ابتدایی گسترش یافتند تا اینکه در سال ۱۹۶۲ با عنوان آزمون شخصیت مایرز-بریگز منتشر شدند.(+)
تیپ شخصیتی من :INTJ|برنامه ریز |درون گرا، شهودی، منطقی ، قضاوتی
شرح خصوصیات تیپ شخصیتی INTJ
INTJها در دنیایی از ایدهها و برنامههای استراتژیک زندگی میکنند و برای مفاهیمی چون هوش، دانش، صلاحیت و شایستگی اهمیت فراوانی قائل هستند. آنها برای خود استانداردهای سطح بالایی تعریف میکنند و همواره با تلاشی طاقتفرسا برای دستیابی به سطوح بالا کوشش میکنند. علاوه بر این آنها از دیگران نیز انتظاراتی مشابه دارند.
آنها افرادی به غایت فهیم و با بینش فراوان هستند که ایدههای جدید را به سرعت درک میکنند. با این حال علاقه اصلی آنها تنها به فهم و درک ایدهها و مفاهیم جدید محدود نمیشود، بلکه آنها تلاش میکنند تا مفهوم جدیدی را که آموختهاند به نحوی منطقی و سیستماتیک پردازش و تحلیل کرده و آن را به شیوهای کارآمد عملیاتی کنند.
بر خلاف INTPها آنها تنها به تحلیل ایدهها و تلاش برای فهم کامل مفاهیم بسنده نمیکنند، بلکه باید در مورد آن ایدهها به نتیجهای ملموس دست یابند. فرایند تحلیل برای آنها باید شامل یک خروجی واقعی باشد. تمایل آنها به سازماندهی، تصمیمگیری و بستن پرونده موضوعات (J) آنها را وادار میسازد تا اقداماتی را نیز در راستای عملی کردن ایدهها به کار بندند.
ترکیب بینش ذاتی آنها با نیاز و تمایل شدیدشان به نظم، سازمان و سیستم از آنها دانشمندانی فهیم و خلاق میسازد.
یک دانشمند با تیپ شخصیتی INTJ با به کار بستن راهکارهای تازه و قابل استفاده برای عموم، موهبتی ارزشمند برای جامعه خود به شمار میآید. تصاویر ذهنی، انتزاعی و مفاهیم درون ذهن INTJها گاه بهقدری پیچیده و سنگین است که توضیح و بیان کامل آنها به دیگران برایشان دشوار مینماید.
چنین ایدهها و مفاهیمی به قدری ناب و تنها مختص ذهن خلاق INTJ است که گاهی ترجمه این مفاهیم به زبانی همه فهم و قابل درک برای اطرافیان امکانپذیر نیست. اما این برای INTJ پایان راه نیست بلکه او مشتاق است بجای آنکه مستقیماً از نظریات خود برای دیگران حرف بزند، آنها را به شکل سیستم یا طرحی قابل اجرا درآورد که به راحتی قابل توضیح باشد.
از این رو INTJها معمولاً ارزشمندی تعامل مستقیم را نادیده میگیرند و به همین دلیل اغلب توضیح دادن عقاید زمخت و سنگینشان به دیگران برای آنها دشوار میشود. اما با این حال ارزش و اعتباری که برای دانش و هوش قائل هستند برای آنها انگیزهای میشود تا نظریات خود را حداقل برای افرادی که لیاقت شنیدن توضیحات آنها را داشته باشند، تشریح کنند.
افراد با تیپ INTJ رهبرانی ذاتی هستند، با این حال آنها ترجیح میدهند در پشت صحنه کار کنند و تنها هنگامی که حقیقتاً نیاز است وارد صحنه شده و کنترل اوضاع را در دست میگیرند، حضور آنها در چنین عرصههایی بسیار کارآمد است زیرا آنها قادرند به خوبی و کاملاً بی طرفانه حقیقت را دریابند و قسمتهایی که فاقد عملکرد مناسبی هستند را شناسایی نموده و تغییر دهند.
علاوه بر این آنها استراتژیست هایی در سطح کلان هستند که همواره در حال تحت نظر گرفتن و مقایسه ایدهها، مفاهیم و امکانات موجود از زوایای مختلف هستند تا قادر باشند هرگونه رخداد احتمالی و قابل تصور را از قبل پیشبینی کنند و برنامهای برای آن بریزند.
اشخاص با تیپ INTJ زمان زیادی را به اندیشیدن در تنهایی میگذرانند و علاقه اندکی به تفکرات و احساسات سایرین نشان میدهند. در صورتی که جنبههای احساسی آنها به اندازه کافی رشد نکرده باشد آنها در برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران دچار مشکل شده و نمیتوانند در برخورد با افراد احساسات و صمیمیت لازم را دخیل کنند. در صورتی که جنبه حسی (S) آنها رشد نیافته باشد از توجه به جزئیاتی که برای پیشبرد اهدافشان نیز مهم است غافل میشوند.
آنها در مواجهه با دنیا و مفاهیم درون آن به شیوهای کاملاً سیستماتیک عمل میکنند، آنها دوست دارند تصمیم بگیرند، قضاوتها و نظرات خود را راجع به امور بیان کنند و هر پدیدهای را در یک سیستم منطقی و قابل فهم چارچوببندی کنند.
در نتیجه آنها به سرعت قضاوتهای خود را در مورد موضوعات مختلف بیان میکنند. اکثر آنها بینش و شهودی تکامل یافته دارند و بر این باورند که در مورد موضوعات مختلف حق با آنهاست.
به دلیل پیچیده بودن بینشهایشان و ناتوانی در بیان ایدههای مستتر در ذهن خویش، اگر INTJها نتوانسته باشند مهارت توضیح بینشهای درون ذهن خود را پرورش دهند دیگران در فهم ادراکات شهودی آنها دچار مشکل خواهند شد و اغلب بین آنها و دیگران سوءتفاهم به وجود خواهد آمد و در چنین مواردی INTJها به جای آنکه ضعف را در خود جستجو کرده و به ناتوانیشان در بیان و ابراز صحیح ایدهها معترف شوند، دیگران را به ناتوانی در فهم ایدههای خود متهم میکنند.
چنین گرایشی در INTJها ممکن است باعث شود که آنها نظرات دیگران را بدون بررسی و به سرعت رد کنند و این امر از آنها افرادی خودخواه بسازد که تنها با اشخاص در حد و اندازه خودشان (از نظر هوش) ارتباط میگیرند و عوام در ذهن نخبهگرای آنها جایگاهی نخواهند داشت.
افراد با تیپ شخصیتی INTJ اشخاصی بلند پرواز، جاه طلب، با اعتماد به نفس و متفکرانی آیندهنگر، بابرنامه و با دید بلندمدت هستند. آنها بیشتر اوقات جذب مشاغل و رشتههای مهندسی و یا سایر فعالیتهای علمی میشوند.
اگرچه تعدادی نیز دنیای تجارت و کسبوکار را بر میگزینند خصوصاً اگر شرایط برای سازماندهی و برنامهریزی استراتژیک در چنین اموری برایشان فراهم باشد. آنها از بینظمی، بههمریختگی، آشفتگی، ناکارآمدی و هرگونه عدم شفافیت در امور بیزارند. در عوض ارزش بسیاری برای وضوح، شفافیت و کارآمدی امور قائل هستند و در این راستا تلاش بسیاری را صرف تبدیل نمودن ایدههای خود به واقعیت میکنند.
ممکن است دیگران نتوانند به درستی INTJها را درک کنند، از نگاه دیگران آنها افرادی گوشهگیر و کمحرف به نظر میآیند. INTJها افرادی خوددار هستند که احساسات و علاقه خود به دیگران را چندان ابراز نمیکنند و نیز تحسین و حمایت مثبتشان را چنانکه باید بروز نمیدهند.
نشان ندادن علاقه و احترام و حس همدلی به دیگران هرگز به این معنی نیست که آنها واقعاً به دیگران علاقه ندارند یا دیگران برایشان محترم نیستند بلکه تنها نیازی به ابراز این احساسات در خود نمیبینند.
دیگران ممکن است به غلط INTJها را افرادی خیرهسر و لجوج در نظر بگیرند که هرگز حاضر به تغییر عادات و ایدههای خود نیستند در حالی که برای آنها هیچ چیز فراتر از حقیقت نیست، زیرا فرد INTJ خود را به یافتن بهترین و بیطرفانهترین استراتژی برای عملی کردن نظریاتش متعهد میداند و همواره آماده شنیدن نظرات مختلف برای انجام دادن کارها است و از جایگزین کردن نظر و ایده دیگران با روش خود در صورت اثبات کارایی آن ابایی ندارد.
در شرایط شدید استرس زا، INTJها ممکن است به شکل وسواس گونه غرق کارهای تکراری و بیهوده مانند نوشیدن بیش از حد الکل شوند یا خود را درگیر جزئیاتی کنند که در حالت عادی کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد.
افراد با این تیپ شخصیتی باید به خاطر بسپارند که گاه احساسات خود را در حد نیاز به نمایش بگذارند و ابراز کنند تا درگیر برداشتهای نادرست دیگران و سوءتفاهمات بی مورد نشوند. اگر آنها نتوانسته باشند مهارتهای ارتباطی خود را به خوبی رشد دهند در برخورد و تعامل با دیگران افرادی غیر اجتماعی و مردمگریز جلوه خواهند نمود.
INTJها توانایی و استعداد شگفت انگیزی در کسب دستاوردهای عظیم دارند، آنها مهارت شگرفی در دیدن تصویر بزرگتر دارند و مایلاند که ایدهها و مفاهیم درون ذهن خود را به شکلی سیستماتیک و ساختارمند عملی کنند.
مهارت آنها در استدلال منطقی وسیلهای مناسب برای نیل به این هدف است. آنها در مجموع افرادی شایسته و باکفایت هستند که در محقق نمودن اهداف تحصیلی و شغلی خود کوچکترین مشکلی نخواهند داشت و میتوانند در این زمینهها به قلههای بلند موفقیت صعود کنند.
در نهایت INTJهایی که صبر و شکیبایی در شنیدن نظرات مختلف را تمرین میکنند و نیز برای برقراری ارتباط بهتر و در میان گذاشتن بینشهای خود به شکلی مناسب و کارآمد با دیگران تلاش میکنند، همه آن چیزی که برای رسیدن به یک زندگی پر دستاورد لازم است را خواهند داشت.
کارکرد اصلی تیپ شخصیتی INTJ شهود درونریزی شده است به این معنی که اطلاعات محیط اطراف را با در نظر گرفتن تصویر کلی دریافت میکنند. کارکرد کمکی آنها نیز فکری برونریزی شده است که به کمک آن رویدادهای بیرونی را بهصورت منطقی و عقلانی ارزیابی میکنند.
INTJها به کمک کارکرد اصلیشان (Ni) توجه خود را روی مشاهده و نظارت بر جهان خود متمرکز میکنند و این فرایند به INTJ در خلق ایدهها و احتمالات کمک میکند. ذهن آنها همواره در حال جمعآوری اطلاعات و برقراری ارتباطی منطقی بین اطلاعات کسب شده میباشد.
خصوصیات شغلی تیپ شخصیتی INTJ
اگر تیپ شخصیتی شما INTJ است خصوصیات و ویژگیهای کلی زیر میتواند در مورد شما صادق باشد:
- قادر به درک مفاهیمِ پیچیدهی تئوریک هستید.
- علاقهمند به ایجاد سیستمها و ساختارهای منطقی بر اساس مفاهیمِ انتزاعی و نظری.
- استراتژیستهایی استثنائی هستید.
- تمرکزتان عمدتا معطوف به آینده است.
- اغلب قادر به درک تصویر کلی و صورت عمومی مسائل و موضوعات هستید.
- الهامات و پندارههای درونی قدرتمندی دارید و به آنها پایبندید.
- برای نقطهنظرات خود در مقابل دیگران اهمیت بیشتری قائل میشوید.
- مشتاق سروکله زدن با مسائل و چالشهای دشوار هستید.
- انجام کارهای یکنواخت و روزانه برای شما خستهکننده است.
- به دانش، معلومات و کارآمدی اهمیت بسیار زیادی میدهید.
- تحمل کوچکترین ناکارآمدی، بی کفایتی و بینظمی را ندارید.
- افرادی خوددار و متین هستید که فاصله مشخصی را با دیگران حفظ میکنید.
- خلاق، مبتکر، نوآور و کاردان هستید.
- بهخوبی قادرید در تنهایی و انزوا کار کنید.
مشاغل مناسب برای تیپ شخصیتی شما میتواند شامل موارد زیر باشد:
- دانشمند، پژوهشگر
- مهندس
- معلم، استاد دانشگاه
- پزشک
- استراتژیست اهداف سازمانی
- مدیریت کسبوکار (MBA)
- رهبران نظامی
- قاضی
- وکیل مدافع
- برنامهنویس رایانه، تحلیلگر سیستم
و اما بخش جذاب دیگر این تست شخصیت های معروفیست که هم تیپ شما اند . برای من :
دکتر هاوس! انتظارش را داشتم . تمام مدتی که سریال هاوس را تماشا میکردم در دلم هاوس را با همه ی نقص های شخصیتی که داشت تحسین می کردم . مصداق عینی ِ دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش اید ...
مریم میرزا خانی . جالب بود.این که با مریم میرزا خانی هم تیپ شخصیتی باشی هم لذت خودش را دارد .
از ایلان ماسک خوشم می اید . هنوز یکسال نمی شود که میشناسمش اما چندین سخنرانی اش را دانلود کردم و دیدم و از شنیدن خبر ایده های جدید و کارهایش هیجان زده می شوم . زندگی نامه اش را همان موقع که با او اشنا شدم خواندم . جالبتر از ان بود که انتظارش را داشتم.
دامبلدور !WOW! می دانستم بین شخصیت های هری پاتر از تصمیمات عاقلانه ی دامبلدور خوشم می اید اما انتظار این یکی را نداشتم .
تاج و تخت را ندیده ام .نظری ندارم .
حواسم باشد رشد یافته و سالم بشوم که کار به اینجاها نکشد ...
سایر INTJهای مشهور: فریدریش نیچه(فیلسوف)، ایزاک نیوتون(فیزیکدان)، کارل مارکس، آین رند،
نیکولا تسلا(مخترع)، ایلان ماسک، مارک زاکربرگ، استفن هاوکینگ، جان نش(ریاضیدان)، پل کروگمن،
جان مینارد کینز، ایزاک آسیموف، ژان پل سارتر، هگل، فرانسیس فورد کاپولا،
آرنولد شوارتزنگر، راسل کرو
تست خیلی جالبیست . برای فهمیدن تیپ شخصیتتان کافیست در گوگل سرچ کنید : تست mbti
یا از این سایت استفاده کنید .
+این سایت هم تیپ شخصیتی افراد مشهور را دارد . اگر مثل من کنجکاو بودید که با چه کسانی هم تیپید می توانید اینجا را ببینید .
یک موضوع مرسوم بین ولاگرها معرفی نرم افزار های گوشی همراهشان است .با اینکه من بلاگرم نه ولاگر اما نرم افزارهایی که استفاده می کنم شاید به درد شما هم بخورد .اگر شما هم دوست دارید یک پست در وبلاگتان با این موضوع بگذارید .
دیکشنری
تحلیل گران : بهترین دیکشنری رایگانی که تا به حال استفاده کردم . جامع و
کامله و شامل لغات دیکشنری لانگمن و اکسفورده. تلفظ انلاین و افلاین به دو لهجه ی
بریتیش و امریکن،اواشناسی،معنی دقیق کلمه به فارسی و انگلیسی ،مترادف و
متضادها، کاربردهای کلمه در انواع جملات و نقش دستوری های متفاوتش،
اصطلاحات مرتبط به ان کلمه و انواع جملات نمونه رابرایتان با سرچ هر کلمه می اورد. افلاین است و همه جا با ادم است .اگر
دیکشنری انگلیسی - فارسی یا انگلیسی- انگلیسی میخواهید ،شک نکنید تحلیل
گران انتخاب خیلی خوبیست .پیشنهاد استاد کلاس زبانمان بود که دستشان درد نکند .
اینستاگرام : اکانت رهاشده ای دارم که به خاطر امور تحصیلی گاهی به صفحه ی اینستاگرام دانشگاه سر میزنم .
7zipper: امکان ندارد با اینترنت سر و کار داشته باشید و به فایل های فشرده برنخورده باشید . این جور مواقع این نرم افزار عصای دست من است .
Forest : اعتیاد به دنیای وب دارید یا نمی توانید موقع درس خواندن به خاطر پیام های گوشیتان خوب تمرکز کنید ؟ این نرم افزار راست کار خودتان است. هر لحظه که بخواهید روی کاری تمرکز کنید و گوشی مزاحمتان نشود .زمان لازم را در این نرم افزار تنطیم می کنید و براساس ان یه دانه ی درخت کم کم رشد می کند و هرچه میگذرد درخت بزرگ و بزرگ تر می شود . اگر نتوانید جلوی خودتان را بگیرید و وسط درس خواندن سراغ گوشیتان بروید . درخت مظلوم بیچاره خشک می شود و می میرد ،خدا را خوش نمی اید برای یک پیام چک کردن یک درخت (چه واقعی چه مجاری) بمیرد . این اپلیکیشن جذابیت زیادی دارد . من مدتی از ان استفاده می کردم هر روز جنگل می ساختم .
One note: جای خوبی برای یادداشت است . دوست داشتید امتحان کنید .
Video show: یک اپلیکیشن ادیت فیلم است که افکت های خیلی جذابی دارد .
ّٰٰVIVA VIDEO: این هم یک اپلیکیشن ادیت فیلم دوست داشتنی دیگر
GOOGLE MAPS: خدا پدر گوگل رابیامرزد (!) نرم افزار کار راه بیندازی است . دوستش دارم.
GMAIL:
چک کردن ایمیل هم از واجبات است . شاید پیام تبلیغی مهمی امده باشد و من
خبرنشوم . واقعا مگر میشود پیام تبلیغاتی را از دست داد؟ اسمان به زمین می
اید اگر یکی اش را از دست بدهیم .
درصد ازمون : برای ازمون های چهار گزینه و محاسبه درصد خیلی بدرد می خورد.
WHAT'S APP: پیامرسان اجتماعی مورد استفاده ی این روزها در نبود بچه ی بد (!)، همان تلگرام ِ فل فل شده !
باد صبا : اوقات شرعی را با این نرم افزار چک می کنم .
نوار _ شنوتو : پادکست هایم را گاهی اوقات از اینجا می شنوم .
FIDIBO: نزدیک ترین کتابفروشی من ! اگر حال چشم هایم خوب باشد و نسخه ی کاغذی کتابهایم را پیدا کنم از اینجا میخوانمشان .
مجموعه ماکروسافت : خودتان بهتر می دانید که بدرد میخورند...
FLIP BOARD: گاهی اوقات ( سالی یکی دوبار !)ان هم اگر بی کار باشم اینجا را می خوانم .
CAME SCANNER: برای اسکن کردن زیاد به دردم خورده . انتخاب خوبیست . دوست داشتید نصب کنید .
اصطلاحات پزشکی و دیکشنری جامع ترمینولوژی پزشکی: برای رشته ی ما به درد می خورد .
اناتومی سه بعدی بدن انسان : این هم بدرد رشته مان می خورد .
MR BILIT: برای چک کردن ساعت بلیط ها
کرفس : برای کنترل سلامت غذاها خوب است . هرچند که دردسر وارد کردن غذا و مراعات شبانه روزی اش سخت است .
مشاعره: چند تک بیتی کوتاه خواندن یا حفظ کردن حالم را گاهی خوب می کند.
اسکنر بارکد : یکبار برای کاری نصبش کردم هنوز مانده.
moment
came : اپلیکیشن کارتون ساز خیلی جالبیست . طرح خایش را خیلی دوست دارم .
حیف که زیاد سنگین است و خوش اشتها ! بهتر است خیالتان از حجم نت تان راحت
باشد که با این اپلیکیشن کار کنید چون حسابی حجم مصرف می کند .
کوچیک تر که بودم وقتی توی ماشین می نشستم و از پنجره ی بیرون ، ادم ها رو تماشا می کردم ، به این فکر می کردم که این ادم با این حالت چهره ، لباس ، لحن بیان ... الان از کجا میاد ؟ شغلش چیه ؟کجا میره؟ و... هیچوقت درباره ی حدسام به کسی چیزی نمی گفتم . یا حتی دنبال درست یا غلط بودن حدس هام نبودم . یک چیزی بود بین خودم و افکارم . ماشینمان رد می شد و می رفت و هرگز ادمی که توی پیاده رو راه می رفت و چند لحظه قبل درباره اش فکر می کردم رو نمی دیدم ولی این حدس زدن ها رو دوست داشتم . خوب که فکر می کنم به این می رسم که بخشی از انتخاب پزشکی هم به همین لذت حدس زدن برای من برمیگرده . اینکه اطلاعات رو ببینم ، بشنوم ، حس کنم ، براساسشون حدس بزنم تقریبا مثل تشخیص نوع بیماری مریض توی پزشکیه . هرچی بزرگتر شدم ، این ویژگی بیشتر بامن موند ، حدس این که الان موقعیت خوبی برای پرسیدن سوالم از دبیره ، یا حدس این که فلان اتفاق برای اون دوست افتاده، و اعتماد نسبی به این حدسا تا جای زیادی من رو جلو مینداخت . فکر میکنم ذهن انسان یه پردازشگره قویه ، اطلاعات رو از ورودی ها میگیره و براساس تجربه های مختلف احتمالات مختلف رو به عنوان نتیجه میده . فهمیدن چیزهایی که مردم نمیگن ، از حالات و رفتارشون برام جالبه . همین بود که دنبال بادی لنگوییج (body language)رفتم که یادش بگیرم. تا حدود زیادی هم یادگرفتم و بعضی جاها به کارش بردم ولی به نظرم اونقدر ها موثر نبود .
دکتر هاوس ، شرلوک هلمز ، پوآرو ، ... همه ی شخصیت هایی که نماد هوش و نبوغ اند حدس میزنند،همه ی ما روزانه برای تصمیمات کوچیک و بزرگ زندگیمون حدس میزنیم ولی فیلم نامه نویس جوری شخصیت پردازی می کنه ورودی اطاعاتی شخصیت هارو خیلی خیلی زیاد و گسترده نشون میده و هرکدوم از این شخصیت هارو باتجربه ی نشون میده ،و همین میشه که حدس هاشون اغلب درست درمیاد . شاید این همون شم ّ پلیسی باشه . هرچه کهنه کار تر باشی ،احتمالا حدست درست تره!
به نظرم بعضی شغل ها که مربوط به حدس زدنه ، هرچه سالخورده تر باشی حدست درست تره ولی بعضی شغل ها بیشتر از اینکه تجربه بخواد ، نیاز به خلاقیت و نواوری و نیروی جوان داره .ممکنه کسی که این نوع شغل ها رو داره، اگر انگیزه ش رو حفظ نکنه، نمودار زندگی کاریش شبیه نمودار زنگوله ای شکل پایین بشه. با شور و هیجان شروع کنه ، خلاقیتش رو در ابتدا رو کنه و با گذر زمان تجربه کسب کنه و به اوج برسه و بعد از اون جایی برای ارایه تجربه هاش پیدا نکنه و با سالخورده تر شدن بازدهیش هم پایین تر بیاد.
امروز داستان کوتاهم را بعد از بارها ویرایش تمام کردم و برای جشنواره فرستادم . ایده اش را دوست داشتم و امیدوارم که خوب در امده باشد . از ان جا که می گویند جوینده یابنده بود من هم چند منبع خوب برای اموزش داستان نویسی پیدا کردم . این پست را می نویسم برای مبتدی هایی مثل خودم که دوست دارند بنویسند اما وقت کلاس و استاد یا موقعیتش را ندارند.
اول : یک دوست خوب پیدا کنید که وظیفه ی نمونه خوانی داستان هایتان را مشتاقانه برعهده بگیرد . خدا یکی از همین دوست های خوب را نصیب من کرد. اینکه وقت می گذارد وباهمه ی مشغله هایی که دارد بعد از هر ویرایش کار مرا دوباره میخواند برایم خیلی باارزش است .دوست خوب نمونه خوان منبعی عالی برای یادگیریست . اشتباهتان را به شما میگوید و شما مدام اصلاح می کنید و انقدر این کار را میکنید تا ازخودتان یادبگیرید .
دو : هفته ی پیش دایی جان را دیدم و درباره ی یک منبع خوب اموزشی پرسیدم . کتاب structure ,sound &sense را معرفی کرد که دانلود کنم و بخوانم . دیروز زنگ زد و گفت نسخه ی کاغذی کتاب را پیدا کرده و برایم خریده . بسی مسرورشدیم .
سه : از گشت گذار در نت متوجه شدم که کلاس های اقای براندون سندرسون (brandon sanderson )به رایگان در اینترنت برای دانلود هست .
چهار : کتاب راهنمای داستان نویسی از جمال میرصادقی هم برای سطوح اولیه یادگیری خوب بود .
پنج : کتاب داستان نویسی برای تازه کارها را که در پست های قبل معرفی کرده بودم هم یکی از بهترین منابعی بود که خواندم .
شش: تا نفهمیده ای چه اشتباست ، درست را پیدا نمی کنی . اعتقاد به همین جمله بود که باعث شد بروم و نقد داستان های کوتاه مشهور را بخوانم .پیشرفت زیادی کردم .کتابهای نقد راحت پیدا میشوند . سایت های نقد رایگانی هم هست که میتوانید سر بزنید .
هفت : داستان خوب و زیاد خواندن خودش نیمی از راه است . من داستان های برگزیده ی سایت خوابگرد را خواندم . داورها و خواننده ها هم نقدشان را برهر داستان نوشته بودند . داستان خوب ، نقد خوب ، نظر خوب ،تازه کار دیگر چه میخواهد ؟
هشت : یک جلسه ی دوستانه با نویسنده ها (اگر برایتان جور باشد .) اتفاق مبارکیست که نباید از دستش بدهید .
(این پست با بیشتر شدن اطلاعات نویسنده ، بروز رسانی خواهد شد .)
بین سرچ هایم در گوگل برای واژه لاتاری ، به تصویر جالبی برخوردم . جلد یک مجله بود . بزرگ تیتر زده بود: مرگ غیرت
به نظرم بهترین توضیح فیلم لاتاری همین دوکلمه بود . مرگ غیرت یا رگ غیرت ؟ از انجا که تازگی ها به دیدن فیلم ایرانی روی اوردم و سه -چهار فیلم ایرانی بیشتر ندیده ام . درمقایسه با قبلی ها می توانم بگویم لاتاری بهتر بود . توی کامنت های سایتی که فیلم را از ان دانلود می کردم کامنتهایی یود با متن هایی شبیه زیر :
بهترین فیلم ایرانی که دیدم خیلی خوب شروع میشه خوب ادامه پیدا میکنه و از همه مهمتر بر عکس بیشتر فیلم های ایرانی که آخرش نمیدونی چی شد تموم شد خیلی عالی تموم میشه و بعد فیلم حس خوبی داری
یا
با سلام من معمولا کامنتی نمیزارم ولی با دیدن این فیلم نتونستم خدمو نگه دارم و نظر ندم این زیبا ترین فیلمیه که من دیدم هم از نظر دیالوگ های بینظیر فیلم و هم غیر قابل پیش بینی بودن صحنه ها و مفهوم این فیلم میتونم بگم زیبا ترین فیلمیه که بین این همه فیلم و سریال دیدم
با تشکر از سایتتون
و
شاهکار ژانر اجتماعی ...
همین کنجکاوم کرد ببینم . این فیلمی که درکمال تعجب اینقدر کامنت مثبت دارد چیست . فیلم را دانلود کردم و دیدم . بازی بازیگر ها ، محتوا ی فیلم را دوست داشتم .سوژه های فیلم چیزهایی بود که جامعه امروز به خودش میبند و شاید کنارهم قرار گرفتن این ها بود که مخاطب را به صورت احساسی درگیر شخصیت های فیلم میکرد و همین شد که امتیاز خوبی از دید مردم گرفت. هرچند که در مسیر دیدن فیلم خصوصا اوایلش احساس کردم که فضا سازی به قدری که اتفاقات انتهایی فیلم را رقم بزند و بیننده را در بالاترین مرتبه ی درگیری احساسی با شخصیت ها قرار دهد ،خیلی عالی انجام نشده که البته نظر شخصی من است . اخر فیلم هیجان بالاتر می رود . چاشنی خشونت بیشتر میشود .با این وجود ،باور پذیری نیمه ی دوم داستان برای من سخت تر بود . بعد از تمام شدن فیلم بیننده حس می کند که یکی از بهترین فیلم ها را دیده وهمین باعث کامنت های مثبتی میشود که در پستهای دانلود گذاشته شده .
به نظرم ادم ها چه با خواندن داستان و رمان چه با دیدن فیلم و سریال ، دنبال تجربه ی احساسی مختلفند : هیجان ، ترس، احساس امنیت ، دوست داشتن و...
و همه ی نویسنده ها و فیلمساز ها هم به دنبال انتقال این احساسات هستن اما اینکه بگوییم الزاما هر فیلم یا کتاب اتو کشیده ای در چارچوب ساختارها این احساسات را منتقل می کند غلط است. فیلم یاکتابی ممکن است صدرصد بی غلط نباشد ولی این احساسات را به خواننده یا بیننده ای که دنبال قاعده و اصول نویسندگی و فیلمسازی نیست ،منتقل کند تا بعد از تمام شدن راضی برود.
خطر اسپویل !
چند سوالی که هنوز بعد از تمام شدن فیلم با من مانده :
+شخصیت پدرهای ایرانی به پدر نوشین نزدیک است ؟ رفتارش نسبت به برادر نوشین بعد از اتفاقی که برای نوشین افتاد خیلی ارام نبود ؟ (صحنه ی مربوط به مراسم نوشین در زیر پله ی خانه شان ،جایی که برادرِ از پدر میپرسه چه بلایی سر خواهرش امده )
+شخصیت مرتضی (فرخ نژاد) دقیقا کدام طرف بود ؟ اول داستان میگفت که دخالت در این ماجرا و دنبالش را گرفتن درست نیست و دردسر دارد ولی کسی که در یک اقدام سوپر من وارانه سامی را به ان دنیا فرستاد ایشان بود . هرچند که صحنه ی درگیری سامی و امیرعلی هم خیلی به نظرم طبیعی نشده بود .
نظرات بیننده ای مثل من فارغ از اطلاعات سینمایی ، تخصصی نیست ولی بیانشان شاید به تماشاگر بعدی که به اندازه ی من از سینما می داند کمک کند . اگر لاتاری را دیده اید خوشحال میشوم نظرتان را اینجا بگویید . به نظرم لاتاری جا برای بحث کردن زیاد دارد .
از کتاب خانه دوسه کتاب امانت گرفتم . صندلی عقب نشستم . چند متر بیشتر نرفته بودیم که سر چهار راه یک دفعه چراغ قرمز شد . راننده پایش را محکم کوبید روی ترمز . کتابها از دستم پرت شدند روی زمین . جالب بود . جوری افتاده بودند روی هم که اسمشان ترکیب جالبی ساخته بود :
طوفان دیگری در راه است . خدا کند توبیایی...
هردو کتاب از سیدمهدی شجاعی بودند . برایم جالب بود .انگار کشف بزرگی کرده باشم،به یکی دیگر از دوستانم گفتم . بعد از ان گاهی کتابخانه که می رفتم وقتی حوصله ام سر میرفت ، بلندمیشدم بین قفسه ها اسم کتابها را باهم جور میکردم شعر میساختم . سرگرمی خوبی بود .
بعدها که در اینترنت چند عکس مشابه دیدم . دیدم ای دل غافل ! قبل از من خیلی ها این را می دانسته اند و چه چیزها که ساخته اند ! هنوز هم دعوا سر ان است که چه کسی بار اول این کار را کرده . به هر حال فهمیدم اسمش هایکو کتاب است و محصول احتمالی خلاقیت ما ایرانی ها.
هایکو در اصل کلمه ای ژاپنیست به معنی کوتاه ترین شعر جهان که مبدعش همان چشم بادمی ها هستند و در سه نیم خط نوشته می شود . قصه ی معرفی این نوع شعر ژاپنی دراز است ، اگر دوست دارید تخصصی تر راجع به ان بدانید اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید .
احتمالا شما هم بعد از خواندن این پست ،بار دیگر که به کتابخانه یا کتابفروشی رفتید ، به جور کردن اسم کتابها فکر میکنید ،اگر دانش اموزی باشید که در کتابخانه درس میخوانید هم زنگ تفریحی پنج دقیقه ای خوبی برای استراحت مغرتان بین ساعت مطالعه های بالاست .
نمونه های دیگه ای از این خلاقیت : (+)(+)(+)(+)
+ صرفا جهت احترام به قوانین کپی رایت : تصاویر از گوگل گرفته شده !