نیمی از کتاب «رهبر عزیز » رو  تا الان خوندم . بعد از هربار خوندنش، کتاب رو میبیندم و به چیزهایی که خوندم فکر می کنم و برای خودم تکرار می کنم که این ها خاطرات واقعیه و هربار بیشتر از قبل تعجب می کنم .این کتاب خاطرات شاعری کره ای به نام جانگ جین سونگ هست که بدون اینکه از ماموران نظامی باشه به بالاترین درجه ی ممکن در دربار کیم جونگ ایل رهبر کره ی شمالی رسیده و طعم زندگی و رفاهی رو چشیده که در کره ی شمالی ای که خودش توصیف میکنه رویایی بوده که مردم عادی در خواب هم نمی دیدن . این شاعر حتی در زمانی که کشور دچار قحطی بوده و مردم عادی از گرسنگی می مردن هم مجوز سفر داشته و جیره غذایی عالی و حقوق خیلی خوبی می گرفته و به خاطر استعداد عالی ای که در ادبیات داشته در اداره ای به کار گرفته میشه که وظیفه اش تولید اطلاعات ادبی برای دربار بوده .

جانگ جین سونگ اجازه دسترسی به اطلاعاتی ممنوعه ای داشته که بیرون از اتاق کارش در اداره ، خواندن و داشتن این اطلاعات حکم مرگ داشته .همه چیز زندگی اش خوب پیش می رفت تا اینکه مجله ی ممنوعه ای که به دوستش می دهد گم می شود و حالا باید برای نجات زندگی خودش و خانواده اش فرار کند ...

توصیفات فوق العاده ی این کتاب ،  زندگی و تصویر پردازی فوق العاده ای که توی کتاب هست باعث میشه خوندن این کتاب رو دوست داشته باشم ولی به شدت موقع خوندنش فضایی نزدیک به کتاب 1984 اثر جورج اورول رو حس می کنم .

ترجمه ی کتاب خیلی خوب و روانه و کتاب سه بخش داره و 20 فصل .

+مشغول نوشتن داستان بلند نیمه فانتزی ای هستم که این کتاب ایده های خوبی برای نوشتن و ایجاد گره توی داستان بهم داده .

+ بعد از تمام شدن کامل کتاب بیشتر درباره اش می نویسم .